جدول جو
جدول جو

معنی واسطه عقد - جستجوی لغت در جدول جو

واسطه عقد(سِ طَ / طِ یِ عِ)
گرانبهاترین گوهر گردن بند که در وسط آن قرار دارد: سپاس و حمد و ثنا و شکر آفریدگار راعز اسمه که خطۀ اسلام و واسطۀ عقد عالم را بجمال جلال و رأفت آراسته گردانیده است. (کلیله و دمنه). نصر بن احمد که واسطۀ عقد آل سامان بود. (چهارمقاله).
صوری که اوست واسطۀ عقد اهل فضل
هر نکته از عبارت او جوهر ثمین.
سوزنی.
ای سر گره از تو عقد جانرا
بل واسطه عقد آن جهان را.
خاقانی.
تیغ تو آینۀ روی نجاح است و ظفر
ذات تو واسطۀ عقد شهور است و سنین.
سلمان ساوجی.
و رجوع به واسطهالعقد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واسطهالعقد
تصویر واسطهالعقد
گوهر درشت وسط گردن بند
فرهنگ فارسی عمید
(سِ طَ / طِ یِ عَ دَ دی)
عددی که برابر نصف مجموع دو عدد دیگر باشد مانند پنج که واسطۀ عددی شش و چهار است
لغت نامه دهخدا
(سِ طَ تُلْ عِ)
واسطۀ عقد. واسطۀ قلاده. گوهر کلان و بیش قیمت که در وسط حقیقی همه گوهرهای گلوبند و حمائل باشد و آنچه به معنی امام تسبیح شهرت گرفته خطا است. (غیاث اللغات). گوهر کلان میان گردن بند یا رشته:
مرحبا نو شدن و آمدن ماه صیام
حبذا واسطهالعقد شهور و اعوام.
انوری.
، عدسی در سبحه، خلیفه در سبحه. (از یادداشتهای مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(سِ طُلْ عِ)
گوهر کلان و بیش قیمت که در وسط حقیقی همه گوهرهای گلوبند و حمائل باشد و آنچه به معنی امام تسبیح شهرت گرفته خطاست. (آنندراج). واسطهالعقد. گوهر کلان میانۀ گردن بند. و رجوع به واسطهالعقد شود
لغت نامه دهخدا
(سِ طَ / طِ یِ عِ دِ نُ)
آفتاب. (ناظم الاطباء). کنایه از آفتاب عالمتاب است. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
فر گوهر میان نشین گوهر درشت در وسط گردن بند: ویکی از آن طایفه که واسطه الغقد قوم بود و بلطف طبع و سلامت ذوق... از اهل این صناعت ممناز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واسطه بد
تصویر واسطه بد
دشمیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واسطه عقد نجوم
تصویر واسطه عقد نجوم
فر گوهر ستارگان گواژ خور
فرهنگ لغت هوشیار